بدون عنوان
بعد از چند روز از خونه مامان جون برگشتم و اول اومدم وبلاگتو نگاه کنم و دیدم دوستان چقدر به ما محبت دارن از همشون بابت محبتاشون ممنونم . چون بابای عسل آخر هفته ها میره دانشگاه من و عسل هم میریم خونه مامانم و چون اونجا اینترنت نداره بنابراین نمی تونم وب عسلو آپ کنم . طبق معمول اول اومدم سری به وبلاگ دوستان بزنم بعد ماجراهای این چند روزو بنویسم که متاسفانه وقتی وبلاگ آوای عزیز رو دیدم و اتفاقی که براش افتاده رو خوندم واقعا انرژیم از بین رفت .
اینم آوای عزیز لطفا برای سلامتیش دعا کنید .
به زودی میام و از این چند روز می نویسم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی